
مواردی که در بازار رقابتی کنونی کسب و کارها از اهمیت کلیدی برخوردار است مشتری، ارزش پیشنهادی به او توسط شرکتها و میزان رضایت مشتریان است. برای افزایش ارزشي که به مشتریان داده میشود، کسب و کارها نیاز دارند تا تغییرات و نوآوری موجود در سازمان را مدیریت کنند. چارچوب مدیریت نوآوری میتواند راه حل مناسبی برای کنترل تغییرات باشد. سازمانها به فرآیندهای مدیریت نوآوری نیاز دارند تا بتوانند فرصت های داخلی و خارجی را شناسایی کرده و از آنها برای رشد خود استفاده نمایند.
مدیریت نوآوری به فعالیت های تحقیق و توسعه (R&D) محدود نمیشود. بلکه ورودیهای خلاقانه را با ساز و کار مشخص در سازمان جاری میکند. سازمانهای بزرگ و موفق در دنیا معمولا از مدلهای نوآوری و فرآیندهای مرحلهای برای مدیریت نوآوری استفاده میکنند. به دلایل مختلفی ایجاد چنین فرآیندهایی کار سادهای نیست و تخصص خاص خود را میطلبد. با توجه به این که مدلهای مختلفی از نوآوری وجود دارد، نمیتوان یک راه حل را برای تمام سازمانها تجویز کرد.
بیشتر بخوانید: پرابلم، مدیریت نوآوری برای شرکت ها را ساده میکند!
بیشتر بخوانید: مدیریت نوآوری چیست و چرا سازمان ها به آن نیاز دارند؟
مهم نیست که سازمان از کدام نوع نوآوری استفاده میکند، در هر حالت برای ایجاد یک مدل مدیریت نوآوری مناسب، باید سه سوال اساسی زیر پاسخ دهد:
چطور ایدههای جدید را شناسایی کنیم؟
زمانی که سازمانها شرایط بازار خود را تحلیل کردهاند و چالشهای پیش روی خود را در نوآوری متوجه شدند، میتوانند معیارهایی برای ارزیابی و بررسی ایدهها داشته باشند. این معیارها با دید جامع نسبت به فرصتهای پنهان موجود در بازار و ظرفیتهای داخلی و خارجی موجود برای نوآوری تهیه میشوند. استفاده از دیدگاههای داخل سازمان میتواند در پویایی و تحرک و همچنین افزایش انگیزه کارکنان تاثیرگذار باشد.
- کارکنان در داخل سازمان به این دلیل که هر روز با مسایل و مشکلات دست و پنجه نرم میکنند میتوانند به ایدههای فوقالعادهای برسند که باعث افزایش بهرهوری، سطح رضایت کارکنان و مشتریان میشود.
- منابع خارجی سازمان نیز به دلیل هزینه و ریسک کم میتوانند منبع بسیاری خوبی برای نوآوری و حل مسایل سازمان باشد. اما لازم است که سازمان دقیقا از مشکل خود آگاهی داشته باشد تا بتواند آن را برای نیروها و منابع خارج از سازمان بازگو کند.
- بهترین راه این است که خلق ایده به عنوان یک فعالیت روزمره در بین تمام افراد پذیرفته شود. بدین ترتیب میتوان هزینهها را کاهش داد و در عین حال از نظرات همگان برای حل مشکلات استفاده نمود.
بیشتر بخوانید: چگونه سازمان ها با منابع خارجی مشکلات خود را حل می کنند؟
چگونه ایدهها را ارزیابی کنیم؟
معمولا ایدهها بر اساس امکان اجرا، امکان سودآوری و پتانسیل بازار ارزیابی میشوند. بهترین ایدهها تاثیر زیادی دارند و سرمایهگذاری و تلاش زیادی لازم ندارند. البته یادتان باشد بهترین کار پس از جمعآوری ایدهها، غنی کردن آنهاست.
چگونه ایدهها را پیادهسازی کنیم؟
طبیعتا، مهمترین مرحله پیاده سازی ایدههاست. اینجا فازی است که ایدهها باید به واقعیت تبدیل شوند.
فعالیت های زیر می توانند در اجرای موفقیتآمیز این ایدهها کمککننده باشند:
- جذب بودجه خارجی برای اجرای پروژه نوآورانه
- همگامسازی نوآوری با فرآیندهای استراتژیک داخل کسب و کار
- تعریف معیارهایی برای ارزیابی میزان موفقیت ایدههای نوآورانه و کنترل دائمی آنها
- تعریف فرآیندی برای یادگیری از پروژه های نوآورانه
بیشتر بخوانید: آیا روش مشخصی برای موفقیت در نوآوری وجود دارد؟
چگونه تاثیر ایدهها را اندازهگیری کنیم؟
اگر چیزی قابل اندازهگیری نباشد، قطعا مدیریت کردنش بسیار سخت و تا حدودی ناممکن خواهد بود. به همین ترتیب، خروجی در مراحل مختلف مدیریت ایدهها باید کنترل و ارزیابی شود. معیارهای بازدهی مالی، ظرفیت سازمانی و اولویت اجرا برخی از معیارها برای اندازه گیری تاثیر ایدهها میباشد. معیارهای زیر برای اندازه گیری موفقیت ایدههای نوآورانه پیشنهاد می شود:
- درصد سود از هزینه پروژه
- تاثیر = حاشیه سود تقسیم بر هزینه صرف شده
- میزان و تعداد افراد درگیر در پروژه (به همراه زمان کل)
در عکس زیر، برای مراحل مختلف معیارهای متفاوتی ذکر شده است: